اولین خرابکاری
اولین خرابکاری جنابعالی شکستن گلدان مورد علاقه ام بود، خیلی دوستش داشتم، طبق معمول دستتو گرفتی به میز و بلند شدی، بعدش یه تنه زدی به میز و گلدون افتاد که خوشبختانه رو سرت نیوفتاد، ترسیده بودی ولی برای اینکه عصبانی نشم بهم نگاه میکردی و میخندیدی بعدش به تقلید از من میگفتی :e e e e e ...